دکتر شرفکندی دومین رهبر حزب دمکرات کردستان است که در یک کشور اروپایی و برسر میز گفتوگو توسط مأمورین ویژه رژیم ایران، ترور شد.
دکتر شرفکندی پس از ترور دکتر قاسملو مسئولیت بسیار سنگینی را بردوش میکشید، گرچه دوران رهبریت وی به درازا نکشید اما در همین دوران کوتاه نیز به خوبی توانست از عهده مسئولیت تاریخیاش برآید.
دکتر شرفکندی درست در زمانی به سمت دبیرکلی حزب دمکرات برگزیده شد که دنیای شرق کمونیستی سقوط کرد و این سرآغاز دورانی تازه در تاریخ بشریت است.
دادگاهی که به “دادگاه میکونوس” موسوم شد، رهبران بلندپایه رژیم ایران را بعنوان آمرین ترور دکتر شرفکندی و همراهانش محکوم نمود. محکومیتی که رژیم ایران را با یک بحران جدی روبرو ساخت.
کودکی با امیدها و آرزوهایی به قامت “ترغه”*
صادق شرفكندی، دبیركل حزب دمكرات كردستان ایران، روز 21 دیماه سال 1316 خورشیدی ـ 11 ژانویه سال 1938 میلادی در خانوادهای وطن پرست و میهن دوست در روستای ”تهرهغه” از توابع شهرستان بوكان دیده به جهان گشود.
در دوران كودكی از محبت پدر محروم و تحت سرپرستی و مراقبت برادر بزرگترش، یعنی شاعر بزرگ ملیت كُرد مرحوم استاد “ههژار” قرار گرفت.
دوران كودكی زنده یاد”دكتر محمد صادق شرفكندی” همزمان بود با گسترش مبارزات آزادیخوانهی مردم كردستان و تأسیس جمهوری كردستان. لذا توصیهها و رهنمودهای برادر آگاه و انقلابیش همراه بسیاری از تصاویر رخدادهای آن مرحله از تاریخ در فكر و اندیشه او نقش بست.
سال اول و دوم ابتدایی را در بوكان و پس از آنكه خانوادهاش در مهاباد اقامت گزید تحصیلات دوره ابتداییو دبیرستان را در آن شهر و سال آخر دبیرستان را در تبریز به اتمام رساند و در سال 1338 شمسیـ 1959ـ میلادی موفق بهاخذ لیسانس در رشته شیمی از دانشسرای عالی تهران گردید.
دکتر سعید در تمام مراحل تحصیلی حائز رتبهی نخست یا از جمله محصلین ممتاز بوده است.
دکتر سعید آموزگاری شایسته که تبعید مزدش بود
در 1338 سال به عنوان دبیر شیمی در شهرهای مهاباد و ارومیه به كار اشتغال ورزید و سال 1344 شمسی ـ 1965 میلادی كار تدریس و معلمی را دنبال نمود.
در تمامی این مدت به عنوان دبیری ممتاز بهمنظور پرورش و بالابردن سطح معلومات دانشآموزان كردستان جدیت و فعالیت ویژهای از خود نشان داد. بگونهای كه دانشآموزان و فارغ التحصیلان تحت تدریس وی سال به سال بیشتر در كنكور دانشگاهها قبول میشدند و بهدانشگاه راه مییافتند.
سرانجام ساواك (دستگاهجاسوسیو جهنمی) رژیم پهلوی ادامه خدمت فرهنگی را در كردستان در حق وی روا ندید و همراه تعداد دیگری از دبیران همفكر و همكارش او را تبعید و روانهی شهرهای اراك، كرج، و دیگر شهرهای مركزی كشور نمودند.
كاك محمد صادق شرفكندی در سال 1349 شمسی ـ 1970 میلادی به دانشگاه تربیت معلم انتقال یافت و به عنوان آسیستان بخش شیمی این دانشگاه مشغول به كار شد.
پس از آنكه در این سمت نیز لیاقت و كاردانی خود را نشان داد با استفاده از بورس تحصیلی وزارت علوم در سال 1351شمسی ـ 1972 میلادی راهی كشور فرانسه شد و پس از 4 سال تحصیل در دانشگاه شماره 6 پاریس موفق بهاخذ درجهی دكترا در رشتهی شیمی (شیمیتجزیه) گردید.
دكتر صادق شرفكندی سال 1355 شمسی ـ 1976 میلادی به كشور بازگشت و بعنوان استادیار شیمی در دانشگاه “تربیت معلم” بهكار تدریس ادامه داد كه در انجام این خدمت فرهنگی نیز موفقیتهای چشمگیری كسب و او را محبوب اساتید و دانشجویان این دانشگاه کرد، بهگونهای كه او را به عنوان استادی دلسوز و در همان حال انقلابی میشناختند.
از یک آشنایی ساده تا یارانی هم سرنوشت
دکتر سعید سال 1352 شمسی یعنی زمانی كه دورهی دكترا را در پاریس میگـذرانید از طریق رهبر بزرگ ملیت كرد، دكتر عبدالرحمن قاسملو با برنامه و سیاست حزب دمكرات كردستان ایران آشنا گردید و تقاضای عضویت در حزب دمكرات كردستان ایران را نمود.
پس از مراجعت به ایران بهعنوان رابط بین دكتر قاسملو و اعضا قدیمی حزب در داخل كشور وظیفه حزبی خود را به طور شایستهای انجام رساند و در این رابطه به دفعات جان خود را به خطر انداخت.
به دنبال سقوط رژیم پهلوی و تجدید فعالیت علنی حزب در سال 1358 شمسی بعنوان مشاور كمیتهی مركزی و در اسفندماه 1358 شمسی در كنگرهی چهارم حزب به عنوان عضو كمیته مركزی انتخاب گردید و مسئولیت كمیتهی حزب در تهران به ایشان سپرده شد كه بحق در این مسئولیت نیز لیاقت و شایستگی خود را بهنحو احسن نشان داد.
در اوایل تابستان سال 1359 شمسی از سویرهبریحزب برایكار تمام وقت در حزب به كردستان فرا خوانده شد و در جریان نشست كمیته مركزی حزب در تابستان همان سال بهعضویت دفتر سیاسیحزب انتخاب گردید. در كنگرههای پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم بهعضویت دفتر سیاسی انتخاب میشد.
دكتر محمد صادق شرفكندی در دوران عضویتش در رهبری حزب اغلب مسئولیت بخش انتشارات و تبلیغات را برعهده داشت و از سال 1365 تا هنگام شهادت دكتر قاسملو وظیفهی معاونت دبیركل حزب را نیز عهدهدار بود.
دكتر محمد صادق شرفكندی در نخستین نشست كمیتهی مركزی پس از شهادت دكتر قاسملو به اتفاق آرا اعضای كمیته مركزی به دبیركلی حزب انتخاب و در كنگره نهم نیز مجدداً به این سمت انتخاب گردید و تا زمان شهادتش (26 شهریور 1371 ـ17 سپتامبر 1992) وظیفه سنگین دبیركلیحزب را بر عهدهداشت.
جایگاه دکتر سعید در مبارزات آزادیخواهانه
مبارز ملیت كرد، دكتر صادق شرفكندی طی دوران فعالیت علنیاش در صفوف حزب همواره دارای نقش اساسیو مۆثر در رهبری حزب و جنبش مردم کردستان و یكی از چهرههای آگاه و سرشناس جنبش ملی ـ دمكراتیك ملیت كُرد بود.
بحق باید اذعان نمود كه شاگرد شایسته و یار وفاداری برای زندهیاد دكتر قاسملو بود كه پس از شهادت وی نیز با شایستگی، لیاقت و كاردانی مخصوص بهخود اجازه نداد كه دشمنان جنبش رهایی ملیت كرد به اهداف شومشان در رابطه با حزب دمكرات نایل آیند.
دكتر صادق شرفكندیاز همان موقع كه به عضویت حزب درآمد یكی از طراحان مؤثر سیاست و مواضع حزب بود. مصرانه در حفظ و ترویج پرنسیپهای حزب میكوشید.
ویژگیهای که تنها در رهبران واقعی میتوان جست
دكتر صادق شرفكندی مبارزی شجاع، باروحیه، بااخلاق، راستگو، درستكار و صادق بهتمام معنا بود، حامیحق و عدالت بود و این ویژگیها را در سیاست و عمل بكار میگرفت.
وی همچنین پركار و خستگیناپـذیر بود، تمام هم و غم خود را بهانجام امور حزب اختصاص داده بود، مبارز و دمكرات واقعی بود، این ویژگیها در تمامی كار و كردار و گفتارش متجلی بود…
دکتر سعید اعتقاد عمیقی به دمكراسی و حقوق ملیتهای ایران داشت، به همین سبب از دیدگاه او معیار برای هر حركت انقلابی در ایران و كردستان عبارت از تلاش به منظور استقرار دمكراسی و تحقق حقوق ملی ملیت كُرد و همه ملیتهای ایران بود.
سیاست و تاكتیك برای دكتر صادق در اصطلاحات و عبارت خلاصه نمیشد از دیدگاه او سیاست عبارت بود از اقدام انقلابی. به همین جهت هم بحق و در عمل سمبل ویژگیهای برجسته حزب دمكرات كردستان ایران بود.
دكتر شرفكندی رهبری بیآلایش و بیتكلف و متواضع بود، با این حال همان اندازه كه نسبت به دوستان و رفقایش آرام و باگـذشت بود، در برابر دشمنان حزب و ملت قاطع، مصمم و بدون اغماض بود، ذرهاینرمش از خودش نشان نمیداد و یك قدم از مواضع و اصول حزبی عدول نمیکرد.
او ملیت كُرد را با جان و دل دوست میداشت به همین جهت زندگی خود را وقف خدمت بهآنان كرده بود، جزو آن دسته از سیاستمدارانی نبود كه مردم را وسیلهای برای پیشبرد منافع و مصالح خویش میدانند بلكه جز منافع و مصالح مردم، چیز دیگری برایش مهم نبود.
كاك دكتر صادق ایمان محكم و اعتقاد عمیقی به همكاری و همرزمی ملیتها و همهی آزادیخواهان ایران داشت. بر این باور بود كه سرنگونی رژیم حکومت اسلامی ایران بدون همبستگی و همكاری میان سازمانهای دموكرات و مترقی ایران امری ممكن یا دست كم آسان نمیباشد لذا از هر فرصتی بدین منظور استفاده میكرد و در عمل در تحقق آن میكوشید.
سرانجام روز 26 شهریور 1371(17سپتامبر 1992) در جریان حملهی تروریستهای رژیم جمهوری اسلامی ایران به رستوران میكونوس در برلین آلمان همراه با كاك فتاح عبدلی، عضو كمیتهی مركزی حزب و كاك همایون اردلان، یكی از كادرهای برجسته حزب به شهادت رسید.
روانش شاد
• ترغه کوهی مرتفع میباشد که در نزیکیهای شهرستان بوکان واقع شده است