پرتو روشنایی

کریم پرویزی

در نیمە دوم دهە هفتاد خورشیدی همراە با جمعی از رفیقانی کە هرگز از خاطر نمی‌روند، در حال تحصیل در یکی از دانشگاهای تهران بودیم، در آن زمان هر از چند گاهی فعالیت‌های کوردی برگزار می‌شد کە ما بعضی اوقات فقط شرکت كننده‌ بودیم و در برخی موارد نیز دستی در همكاری برای برگزاری این مراسمات داشتیم. در یکی از این یادبودها کە اگر اشتباە نکنم قرار بود در سالن سینما فلسطین در تهران برگزار شود، ابتدا مراجع حکومتی مانع برگزاریش شدند و بعدها با ایجاد تغییر در آن و گرفتن تعهد از برگزار کنندگان اجازە برگزاری صادر شد. در آن مراسم همراە با یکی از رفقا در حالی بودیم، دو خانم را برای اولین بار دیدم کە یکی مسن و دیگر کمی جوانتر بود. رفیقم گفت آن‌‌ دو خانم را می‌شناسی؟ گفتم نە. ادامە داد و گفت خانمی کە مسن هستند مینا خانم قاضی همسر جناب پیشوا قاضی محمد و دیگری نیز یکی از دختران ایشان هستند.

شکە شدم، اشک تو چشمام جمع شد، نە بیرون می‌ریختند و نە بە درون چشمام برمی‌گشتند. تنها کاری کە توانستم انجام بدهم این بود کە دست مینا خانم همسر اولین رئیس جمهور کوردستان را بوسیدم و به‌ آرامی نشستم، در آن لحظە همە مسائلی را کە در مورد تاریخ میهنم کوردستان خواندە و یا شنیدە بودم درجلو چشمانم جولان میدادند و میگذشتند و تا بە آن روز رسیدم کە لشکر استعمار پان ایرانیسم وارد شهر مهاباد شدند و پیشوا و دو تن دیگر از رهبران جمهوری کوردستان را اعدام كردند!

لحظاتی تاریخی در زندگی ‌انسان وجود دارند کە دیگر از قید زمان و مکان بیرون آمدە و در آن لحظە می‌توانی خود را مجسم در خیلی زمان و مکان‌ها بکنی و ناخوداگاه در آن مكان و زمان قرار بگیری. در آن لحظە، در میدان چهار چراغ مهاباد ایستادە بودم و بە پیکر سە رهبر کوردستان می‌نگریستم کە اعدام شدند و وسط شهر مهاباد همچون پرچمی شكوهمند بر بلندای تاریخ برافراشتە شده‌ بودند. با اعدام پیشوا، ایشان بە سمبل جاودانی کورد و کوردستان مبدل شدند؛ شاە پهلوی ایران نیز فراری شده‌ و در غربت و بە علت بیماری بە فنا رفت فارغ از مکانی برای دفنش، لاجرم خانوادە همسرش در مصر او را جای دادند!

از خیال خود بیرون آمدم و بە مراسم برگشتم، دوبارە بە یادم آمد کە در آن مراسم حکومت کلونیالیستی تهران خیابانی را بە نام فلسطین نامگذاری کردە کە در آن سینما و مکان‌های ویژە نیز وجود دارند کە باز هم نام آن‌ها را فلسطین گذاشتە، اما در همان مکان کە اسمش را فلسطین نهادند اجازە نمی‌دهند کە مراسم یاد بودی کوردی کە صاحبان اصلی و تاریخی این سرزمین هستند برگزار شود!

اتفاقات عجیب رخ میدهند و کورد نیز دارای تاریخی تراژیک است. قرار بر این بود کە مراسمی کوردانە در سالن فلسطین برگزار شود! در حالی کە اجازە این کار را هم نمی‌دهند، زنی نیز آمدە کە در مراسم شرکت کند کە زن اولین رئیس جمهور کوردستان است، رئیس جمهور اعدام شدە و صدها جوان کوردستانی آمدند تا در مراسم شرکت کنند و وقتی کە می‌شنوند همسر زندە یاد پیشوا قاضی محمد در سالن حضور دارند برقی در چشمانشان پدیدار میشود، پرتوی روشنایی از نگاهشان هویدا می‌شود کە از پرتوهای پرچم کوردستان سرچشمە گرفتند!

زندە یاد دکتر قاسملو در مورد جمهوری کوردستان آوردەاند:

“جمهوری کوردستان آن فرزند دور دانە ملت کورد هرچند جوانمرگ شد اما تاثیرات آن همچنان پابرجا است. … اقشار مردم کوردستان با این همە تجربە کە اندوختند و با تبعیت از سیاست‌های راست و درست حزب خودشان، حزب دموکرات کوردستان ایران، تا تحقق آرمان‌های پیشوا قاضی محمد و جمهوری کوردستان خط مشی ایشان را پیگیرانە ادامه‌ خواهند داد”.

About The Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *