جمال رسول دنخه
بی مقدمە شروع کنیم؛ تاریخ چهار دهە رژیم اسلامی ایران با یک گروه نظامی عجین شدە است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران.
این سازمان نظامی در زمان ابتدای قدرت گرفتن خمینی، برای تضعیف ارتش. ونیز پاسداری از رژیم و سركوب مردم تاسیس شد.
اما اکنون دیگر سپاه پاسداران سازمانی شدە است کە هر گوشە و کنار جغرافیای این نام و دستی دارد از سیاست گرفتە تا فرهنگ.
در سالهای ابتدایی نام این سازمان بیشتر با كمیتهها و سركوب مردم گرە خوردە بود؛ اما امروز بازوی اقتصادی ایران در دست سران این سازمان است.
سازمانی نظامی ـ مافیایی کە بە مانند سنگ آسیاب هر فرد و نهادی را در خود حل میکند. امروزه دیگر نام و نشان سپاه پاسداران بە نابودگر مشابهت دارد. از سر بەنیست کردن مخالفان در زندانها تا ترور مخالفان در خارج و کشتار در داخل.
شیوه عمل سپاه پاسداران
در مورد این نکتە کە سپاه چگونه عمل میكند مسئلەای پیچیدە نیست؛ وی مسئولیت خود را در حذف خلاصە میکند. حذفی کە آشکار است و ابایی از آن ندارد. در پروندە این سازمان ترورهای وافری یافت میشود کە علنا مسئولیت آن را بر عهدە داشتەاند و اکنون بە آن اعتراف میکنند. نمونە آن ترور میکونوس است کە بارها بە آن اعتراف کردەاند. مثال بارز آن “محمد خاتمی” رئیس جمهور وقت رژیم ایران بود وی گفت: ”جز سوسوی نوری ضعیف امیدی نیست”. این سخن محمد خاتمی رئیس جمهور سابق رژیم ایران بود که در دوران زمامداریاش بعد از دادگاه تاریخی میکونوس در باب روابط خارجی رژیم با غرب اذعان داشت.
به مبحث اصلی بپردازیم چرا امروزه بانیان و پیروان این نظام هر فردی را خاطی کار، هر نهادی را متهم و هر موسسەای را مجرم میدانند. قصە سپاه پاسداران به جنایاتشان و كشتارهای وحشیاناشان در كردستان، به سركوبهای دهه شصت و به بیانیاهایشان در حوزه اخطار به مردم و گرووههای سیاسی در دهه هفتاد و نیز به بعد از حوادث سال ١٣٨٨ و گیرودارهای آن بیشتر گرم میشود. آن وقت سپاه بیانیهای را تحت عنوان پتکها و جمجمهها منتشر کرد که در آن علاوه بر اینکه لبریز از مفاهیم تهافُت و تناقض بود و جمجمههای شهروندان ایران را در خطر پتکی برای امنیت ملی و کشور قلمداد کرده بود.
آن روز آشکار بود که سران سپاه پاسدران، این بیانیه را در بیم و از خوف شرایط بحرانی نظام نگاشته بودند چرا که در غیر اینصورت چنین بیانیهای واضح و آشکارا مغز مردم را خطری برای زمامداری خود نمیدانستند.
امروزە نظام سیاسی ایران مملو از بحران شدە است و بە درهای عمیق از بحرانها افتادە است کە رهایی از آن با نابودی رژیم ایران پایان مییابد. بیانیەهای سپاە رنگ و بویی حتی برای حامیان و اصحاب غار خود ندارد و همە میدانند كه رجزخوانیست و بس.
اما آیا سپاه توان عملگرایی دارد؟ بلە. در مقابل مردم خود و توانمندسازی گروههای تروریستی.
اکنون در این زمان معنای این سخنان بیشتر نمایان میشود. “قاسم سلیمانی” کشتە شد. وی از فرماندهان سپاه تروریست پاسداران بود.
وقتی فرد شمارە یک سپاه پاسداران در عراق کشتە شدە خامنەای و همە مسئولان رژیم ایران ادعا کردند “انتقام سخت” البته کە این شعار تنها مصرف داخلی داشت و دارد. امروز هم هر وقت رویدادی روی میدهد رژیم میگوید “انتقام سخت”. در چهارچوب این “انتقام سخت” هیچ کسی مصون نیست. البته ففط انسانهیان بیگناه و بیدفاع، چرا کە این رژیم توان مقباله به دولتها را ندار و تنها از مردم انتقام میگیرد، این انتقام در چهارچوب ترور در خارج و کشتار در داخل صورت میگیرد.
این نظام که از بیخ و بن با کشتار و سرکوب پایەریزی شدە است از هر پیشرفتی میترسد و هر حرکتی را در راستای نابودی خود تفسیر میکند. امروزه در مورد کشتەشدن فردی مثل “محسن فخری زادە” از اعضای ارشد سپاه و تروریست اتمی ایران موضوعی فرسوده است اگر بگویند امنیت تظهیف شدهاست؛ امنیت در جغرافیای ایران تنها برای سرکوب مردم برش دارد. وقتی اعضای بیت رهبری رژیم خود افرادی نفوذی و جاسوسی هستند و وزیر اطلاعات “محمود علوی” خود اعتراف میکند نفوذها در سطوح بالای کشور هستند پس امنیت حرف و حدیثی بیش نیست.
نظامی که آگاهی مردم خود خطری امنیتی برای بقای نظام ببیند، دیگر هیچ امنیتی ندارد. مسئولان نظامی که همگی آزادیخواهان را چریکهای خانه به دوش خوانده و قیام مردم را خشونت قلمداد میکنند، دیر یا زود رخت از حكموت برخواهند بست.
سپاه و سران نظامی و امنیتی رژیم علیه مردمان ایران اتمام حجت تمام کرده و در بیانیهها و سخنان خود، علنا مردم را به کشتار تهدید میکنند.
کوتاه سخن آنکه گذر زمان بیانگر رفتن رژیم جمهوری اسلامی ایران از صحنه قدرت بوده و از سویی دیگر مردمی که هر درد و رنجی را متحمل شدە، بر خواستەهای خود مصمم بودە و بر پیمان سرنگونی رژیم تا پایان کار از رفتن باز نمیایستند.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستاننیوز نمیباشد.