عدالت یا وقاحت؟

اژین حسینی

سالیان درازیست که بسیاری از کشورهای خاورمیانه بویژه ایران روی برابری و آزادی سیاسی را ندیده‌اند، اخیراً اعتراض‌های مردمی و آگاهی مردم نسبت به فسادهای دولتی، استبداد و بحران‌های اقتصادی امیدوارکننده است، در عین حال ترس از آن می‌رود که مردم با سرکوب بیشتر روبه‌رو شوند، اما جای امیدواری هم هست به اینکه آگاهی و دخالت مردم در سرنوشت سیاسی‌شان از گذشته بیشتر شود.

مردم از امکان ارتباطات رسانه‌‌ای، هم برای اطلاع‌رسانی و هم برای ابراز نظر  بهره می‌برند اما رسانه‌ها همواره واسطه‌اند و گاهی مسائل را از دریچه منافع یا دیدگاه سیاسی خودشان بازتاب می‌دهند.

ارتش سایبری رژیم اسلامی در همه شبکه‌های اجتماعی از توییتر گرفته تا فیسبوک و اینستاگرام و بقیه شبکه‌های اجتماعی تلاش می‌کند هم واقعیت‌ها را وارونه جلوه دهد و هم چهره مخالفان رژیم اسلامی را نزد مردم خراب کند.

رژیم اسلامی، بیش از چهل سال است که با روشهای مختلف، از موعظه و پند گرفته تا قانون‌گذاری و سرکوب و مجازات و حتی اعدام، سعی بر تداوم بخشیدن به حکومت فاسد خود دارد.

نقض حقوق بشر از سوی رژیم خودکامه اسلامی که متاسفانه در طول چهار دهه به طور مستمر و سیستماتیک رخ داده و هدف از آن سرکوب فعالان اجتماعی و سیاسی است.

به برکت آخوندها سراسر سیستم سیاسی رژیم ایران در فساد غرق شده و قوه قضاییه نیز مستثنی ازین قاعده نیست بلکه در اوج بی عدالتی و فساد قرار دارد و به عنوان آلت و ابزار سرکوب از سوی نهادهای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعاتی و امنیتی به کار گرفته می‌شود.

سرکوبگران از روابط عاطفی خانواده فعالان سیاسی و مخالفان خود، برای هدف پلید شکستن اراده آنان سوءاستفاده می‌کنند و در این ارتباط برای ساکت کردن صدای منتقدان دست به هر جنایتی می‌زنند.

شکنجه روانی زندانیان سیاسی ومدنی و خانواده‌های فعالان سیاسی امری غیرقانونی و غیرانسانی است. هزاران خانواده سیاسی در طول این چهار دهه به همین دلیل ازهم پاشیده‌اند، در حالی که تنها جرمشان هم‌خانواده بودن با فعالان سیاسی است!

در خصوص  اصل “شخصی بودن مجازات‌ها” در میان اسناد منطقه‌ای حقوق بشر کنوانسیون حقوق بشر، در بند ۳ ماده ۵ تصریح می‌کند: “مجازات به شخص دیگری جز مجرم تسری نمی‌یابد”.

و همچنین درمتون قوانین نمایشی رژیم نیز طبق “اصل شخصی بودن مجازاتها”، مجازات فقط باید بر مجرم اعمال گردد، نه بر اعضای خانواده و خویشان او، آثار مجازات نیز باید به مجرم محدود شود و نباید به اشخاص ثالث سرایت کند!

کدام مجرم؟؟! چه جرمی؟؟!!

 مجرمی که جرمش حق تعین سرنوشت خود، آزادی بیان و آزادی‌های سیاسی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی به شمار می رود است؟؟!!!!

به تفسر رژیم این افراد مجرم هستند وهیچ زندانی سیاسی در ایران وجود ندارد و همه آنان را به اقدام علیه امنیت ملی، محاربه، باغی بودن، جاسوسی، ارتباط با عوامل بیگانه وعضویت در گروه‌های مخالف حکومت و برخی موارد دیگر محکوم می‌کند.

این ظلم و بی عدالتی از کجاست که تمام نمی‌شود؟ استمراراین ظلم نتیجه سکوت و تسلیم شدن در برابر بی‌عدالتی است، با سکوت نمی‌شود به جنگ با ستم رفت.

بازجویان امنیتی پس از بازداشت فعالان سیاسی، برای کارهای غیر قانونی آنها نیاز به ساکت بودن رسانه‌ها و بی‌خبر ماندن افکار عمومی دارند، این شیوه‌ای است بیش از چهل سال است که رژیم ضد بشری در پیش گرفته است، سکوت نکنید!

اولین درخواستی که بعد از بازجویی از فرد بازداشتی  می‌شود این است که فرد بازداشت شده از بازداشت خود امتناع بورزد و بازجویان از افراد بازداشت شده با تطمیع و تهدید می‌خواهند که اگر به خانواده‌ها بگویند که در برابر این فشارها سکوت کنند، برای آنها بهتر خواهد بود مثلا زودتر آزاد می‌شوند یا در حکمشان تاثیر خواهد داشت، این دروغ محض است!

سکوت تنها چیزی است که این رژیم را راضی نگه می‌دارد و بهای این رضایت، ازهم‌پاشیدن خانواده‌هاست.

آزادی و حق دودستی به کسی تقدیم نمی‌شود و در همه جای دنیا برای رسیدن به برابری مبارزه مستمر کرده‌اند اما در یک حکومت استبدادی چنین رویایی را به واقعیت تبدیل کردن، آسان نیست و این راه سخت و این مبارزه مداوم همچنان ادامه دارد.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌ نیوز نمی‌باشد.

About The Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *